۱۳۸۸ اردیبهشت ۴, جمعه

فلزیاب


ترس و وحشت رانندگی توی اون محله ی غریب بس نبود، وارد مدرسه که شدم دیدم یه فلزیاب بزرگ اونجاست که همه ی دانش آموزها باید از وسطش رد شن. همه ی کارکنان مدرسه هم بی سیم دستشون بود... خوب آدم می ترسه دیگه!!