۱۳۸۷ بهمن ۱۳, یکشنبه

براندازی نرم با کاندوم

حدود دو سال پیش یک سخنرانی از کامیار علایی گوش دادم که داستان پروژه ی خیلی موفق خودش و برادرش آرش رو تعریف می کرد. این دو نفر از اولین کسانی بودن که در مورد ایدز در ایران شروع به کار می کنن. کارشون از جایی شروع می شه که تصمیم می گیرن توی کرمانشاه فقط یک آمار کلی از وضعت ایدز جمع آوری کنن ولی با مخالفت مردم روبرو می شن، ولی بعد از چند سال برنامه ها شون بخشی از برنامه ی رسمی دولت برای کنترل ایدز و اعتیاد می شه و حتا در کشورهای اطراف شروع به کار گسترده می کنن. از معروف ترین کارهاشون درست کردن کلینیک های مثلثی ه، همین طور پخش کردن کاندوم و سرنگ توی زندان ها که فقط توی چند کشور دیگه انجام می شه. داستان  رو می تونید کامل تر از این جا یا این جا دنبال کنید.

یادمه اون موقع این سخنرانی به شدت برام الهام بخش بود. داستان موفقیت این دو نفر رو در زمینه هایی که در نظر اول کار کردن روی اون ها مخصوصا توی ایران غیرممکن به نظر می رسه برای بقیه تعریف می کردم و همیشه فکر می کردم که چنین چیزی باید الگوی کسایی باشه که از غیر ممکن بودن هر کاری توی ایران حرف می زنن. 

برای همین وقتی شنیدم به بهانه ی براندازی نرم دستگیر شدن به کلی شوکه شدم. نمی فهمم، یعنی کسی ازشون حق و حساب خواسته و ندادن؟ یا اینکه صرف گاه گاه آمریکا رفتن و ارتباط با کسایی که در زمینه های مشابه کار می کنن جرمه؟ کسی اگه می فهمه قضیه رو به من هم توضیح بده.


سرمقاله ی این ماه نیچر رو در همین مورد ببینید.

1 comments:

MatGill گفت...

من شنیدم کل ماجرا از وقتی شروع شد که اینها در مورد آمار ایدز توی قم یه چیزی منتشر کردن که انگار یک سری از مراجع قم صداشون در اومده.

جالب اینجاست که جرمی به اسم «براندازی نرم» توی قانون مجازات اسلامی نیست. کلا بعضی از جرائم توی ایران ساخته شده برای موارد خواص مثل این. پرونده هم امنیتی میشه که وکیل هاش حق مصاحبه نداشته باشن و اینها.

بدترین قسمت ماجرا اینه که برای نزدیک به دو ماه نه خبری ازشون بود، نه وکیل داشتن، نه خانواده هاشون می دونستن در چه وضعیتی هستن و نه حتی کسی رسما اعلام می کرد که دستگیر شدن. شاید باید خوشحال باشیم که الان زنده هستن